آرام وارد شوید
از همه جا و همه کس
| ||
|
زمین به او گفت:”هر قدر خاک که می خواهی بردار.من این افریده را دوست خواهم داشت.آفریده ای که نامش آدم است.”
جبرئیل مشت مشت خاک بر گرفت و نزد خدا برد.و هر مشتی ادمی شد. و اینگونه بود که هر آدمی افریده شد؛نزد مادرش؛زمین بازگشت.و زمین آبش داد. زمین نانش داد.زمین پناهش داد.زمین همه چیزش داد.و ان هنگام که آدمی روحش را به خدا می دادجز مادرش زمین هیچ کس او را نمی خواست. از سایت زیبــا شــو دات کام نظرات شما عزیزان:
فوق العاده قشنگ بود
لينك باكس ها
| |
[ طراح قالب : پیچک ] [ Weblog Themes By : Pichak.net ] |